×
We use cookies to ensure you get the best experience on our website. Ok, thanks Learn more

gegli

عاشقانه بخوان

× می نویسم،از روزهای بی توبودن می نویسم
×

آدرس وبلاگ من

dokhtare40gisebahar.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/lovesong1365

دلتنگی..

دلتنگی.. برف‌ها کم‌کم سیاه شده‌اند. مثل دل آدم‌بزرگ‌ها. روزهای اول سفید‌اند و بعد کم‌کم سیاه می‌شوند. دل آدم‌بزرگ‌ها هم اول مثل ما بچه‌ها صاف و مهربان است. بعد کم‌کم یاد می‌گیرند که برای گرفتن حق‌شان باید حتمن کینه داشته باشند. باید دعوا کنند و سر دوستشان داد بزنند. فقط ما بچه‌ها هستیم که برای اینکه با دوستمان بازی کنیم حاضریم اسباب‌بازی‌هایمان را بهشان بدهیم. وقت‌هایی هم که دعوایمان می‌شود به خاطر این است که دلمان برای اسباب‌بازی‌های خودمان تنگ می‌شود. اما دل آدم‌بزرگ‌ها برای دوستانشان هم تنگ نمی‌شود چه برسد به اسباب‌بازی‌هایشان. آدم‌بزرگ‌ها سعی می‌کنند وقتی یک موضوع ناراحتشان می‌کند به آن فکر نکنند. وقتی دوستشان دل‌تنگشان می‌کند به دوستشان فکر نکنند. سعی می‌کنند از یاد ببرند چند روز است او را ندیده‌اند یا چند ساعت و دقیقه. اما ما بچه‌ها با اینکه شمردن بلد نیستیم و ساعت را نمی‌توانیم بخوانیم دلمان که تنگ می‌شود یک گوشه‌ی اتاق می‌نشینیم و می‌زنیم زیر گریه. مامان و بابا‌ها به این گریه می‌گویند بهانه‌گیری. یا می‌گویند که خواب‌ات می‌آید، برو بخواب. کاش می‌دانستند که همه‌ی این اشک‌ها از سر دلتنگی است. مشکل ما بچه‌ها اینست که آدم بزرگ‌ها گذشته‌ی خودشان را فراموش کرده‌اند. کاشکی آدم‌بزرگ‌ها وسیله‌ای اختراع کنند که وقتی دلت می‌گیرد آن را درست کند، مثل روز اول. کاشکی!!
سه شنبه 7 دی 1389 - 10:58:55 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


آدرس جدید


باران بهانه ای بود


باز باران


اگر فردا براي شکار پلنگ به دريا رفتم،


یخورده دیر شد


خاطرات گم شده


مرا ببخش که جواب سلامت را نمی دهم


از تو گفتن هايم


انگار خواب هم که باشی


اتفاقش نیوفتاد


نمایش سایر مطالب قبلی

پیوند های وبلاگ

آمار وبلاگ

369504 بازدید

182 بازدید امروز

160 بازدید دیروز

1826 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements