×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

عاشقانه بخوان

× می نویسم،از روزهای بی توبودن می نویسم
×

آدرس وبلاگ من

dokhtare40gisebahar.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/lovesong1365

زنـدگـی لـج کـرده بـود

زنـدگـی را بـرده بودم بـا خودم * تا بشویم دست و رویش را * که خوشحالش کنم * عمق استخر وفا زنـدگـی لـج کـرده بـود * کـودکـانـه می‌گـریخت * مـن بـه دنبالش شـدم * حوصـله سر رفـت و ریخـت دسـت‌هـای زنـدگــی * پـر شــد از انـبــوه غــم * مـن نـرفـتـم ســوی او * او شکسـت در پیـچ و خــم مهــربـان شـد ایــن دلــم * سوخـت از غــم‌‌هـای او * مـن دویـدم سـوی او * دسـت مـن در دست او زنـدگــی یــک خنـده کــرد * ســر بـه زیـر و بـا وقـار * گفـت: ای عـاشـق بـرو! * مـن نـدارم با تو کـار! حـــرف‌هـــای زنـــدگـــی * گــرم بـــود و آشــنـا * گـفـت: مـن اهــل دلــم * حــل شـــده‌ام در صــفــا چشـم‌هـای زنــدگــی* خیـره بـود در کـار عشـق * گفتـم: امـا مـن چـرا؟ * خـم شـدم از بار عـشـق! زنــدگــی حــرفـی نـــزد * شـانــه‌ای بـالا کـشـیـد * زیــر لـب آهـسـتـه گـفـت: * آب را دریــا چـشیــد مــن نــشـسـتم پـیـش او * دســت مــن در مــوی او * گفتـم: امـا مـن چــرا؟ * ره نــدارم ســـوی او! زنــدگـی جـا خـورد و گـفـت: * من پــرم از عـاشـقـی * مـن خــودم هـم مـانـده‌ام * در غـم دلـداگـی! زنـــدگــی از جـــا پــریــد * دسـت‌‌هـا را در هــوا * گـفـت: مـن بـایـد بـــرم * پـس تــو هـم بـا مـن بـیـا گفتـم: آخـر تـا کجـا؟ * گفـت: آن جـا را ببیـن * مـی‌رویـم تـا روشـنی * دوسـت هسـتیـم بـعـد از ایـن دســـت‌هــایـم را گـرفــت * گـفــت: بـا هــم مـی‌رویـــم * درس اول آشـتــی * قـهـــر را رد کــرده‌ایــم درس دوم مـعــرفــت * یـک مــداد آمـاده کــن * تـا کــه ســرمشـقـت دهــم * بودنـت را ســاده کــن درس بعـدی را نگفت‌*‌دست بـر چشمش گذاشت‌*‌گفت: آن کـس برده که*پا به نفـس خود گذاشت درس‌هـا را یـک بـه یـک * مـی‌شـمـرد و مـی‌ســرود * ضـربـه‌هـای قلـب مـن * در صدایش خفتـه بـود حـرف‌هایـش شـد تـمـام * خستـه شـد از گفتگو * لب به خاموشـی گرفت * رفـت سراغ شـستشـو گـفـت : از عـمــق وفــا * مــن نــدارم وحـشـتی * ایـن تــویــی بـا طاقتـت * تـا هـمـیـن جــا نـشکنـی ایـن نـگـفـتــه شیـرجـــه زد * سـطــح آب شــد دایــــره * دایـره‌هـا تــو بــه تــو * شـد شبـیـه خـاطـره
شنبه 11 دی 1389 - 8:36:11 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


آدرس جدید


باران بهانه ای بود


باز باران


اگر فردا براي شکار پلنگ به دريا رفتم،


یخورده دیر شد


خاطرات گم شده


مرا ببخش که جواب سلامت را نمی دهم


از تو گفتن هايم


انگار خواب هم که باشی


اتفاقش نیوفتاد


نمایش سایر مطالب قبلی

پیوند های وبلاگ

آمار وبلاگ

368425 بازدید

44 بازدید امروز

703 بازدید دیروز

1437 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements