×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

عاشقانه بخوان

× می نویسم،از روزهای بی توبودن می نویسم
×

آدرس وبلاگ من

dokhtare40gisebahar.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/lovesong1365

از کجا شروع کنم ؟

Where do I begin
از کجا شروع کنم ؟

To tell the story of how great a love can be
برای گفتن داستانی که نهایت بزرگی عشق را نشان میدهد

The sweet love story that is older than the sea
داستانی شیرین از عشق که عمرش از دریاها نیز بیشتر است

The simple truth about the love she brings to me
حقیقتی ساده درباره عشقی که او به من هدیه کرد

Where do I start
از کجا شروع کنم ؟

With her first hello
با اولین سلامش

She gave a meaning to this empty world of mine
معنای جدیدی به جهان پوچ من داد

There will never be another love , another time
که در آن هیچ تکرار و علاقه دیگری نبود

She came into my life and made the living fine
او به زندگی من پا گذاشت و آن را شیرین کرد

... She fills my heart
او قلب مرا پر کرد ...

With very special things
او قلب مرا با چیزهای خاص پر کرد

With angle songs , with wild imaginings
با آواز فرشته ها , با تصوراتی حاصل از اشتیاق و علاقه زیاد

She fills my soul with so much love
و روح مرا با انبوهی از عشق پر کرد

That anywhere I go , I am never lonely with her along
برای همین هر کجا که بروم تنها نخواهم ماند

?! Who can be lonely
با وجود همراهی او چه کسی تنها خواهد ماند ؟!

I reach for her hand It is always there
و هر وقت در جستجوی دستان او باشم او در کنار من است

How long does it last
چه مدت ممکن است از این عشق گذشته باشد ؟

Can love be measured by the hours in a day ?
آیا می توان عشق را اندازه ساعات روز اندازه گرفت ؟

I have no answer now But this much I can say

آن هم اکنون هیچ جوابی ندارم اما همین قدر می توانم بگویم که ...

I know I will need her till the stars all burn away
می دانم به او احتیاج دارم تا زمانی که ستاره ها می درخشند


And she will be there
و او آنجاس

پنجشنبه 16 دی 1389 - 5:15:37 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


آدرس جدید


باران بهانه ای بود


باز باران


اگر فردا براي شکار پلنگ به دريا رفتم،


یخورده دیر شد


خاطرات گم شده


مرا ببخش که جواب سلامت را نمی دهم


از تو گفتن هايم


انگار خواب هم که باشی


اتفاقش نیوفتاد


نمایش سایر مطالب قبلی

پیوند های وبلاگ

آمار وبلاگ

368798 بازدید

206 بازدید امروز

211 بازدید دیروز

1761 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements