دستت رو آروم می کشی روی لباس..نازکه..بعد به بیرون نگاه می کنی
چند وقته دیگه اون نسیم خنک خوش بو شروع به وزیدن می کنه..
بهار می یاد..
لباسات یه کم نازکتر می شن..
قهوه هایی که می خوری بیشتر می شن..
بیشتر می شینی پای پنجره..
بیشتر دلت می گیره..
بیشتر دوست داری لباس نازک بپوشی دستت رو بکنی توی جیبت زیر بارون نم نم بهاری راه بری..
بعد دوست داری کیک بپزی
خونگی
با خامه ای که نرم نرمک می ریزی روش...یه کم پودر قهوه..یه میوه بهاری کنارش..رنگ بهاری...رنگ گل ها و شکوفه های بهاری
هر چی خاطره ته ته ذهنت مونده میاد بیرون...یا می خندی یا یواش یواش بغض می کنی..
دستت رو می کشی روی لباس هات
روی برگ های سبز و شکوفه های خوشبو دست می کشی...
و..
اگر فردا براي شکار پلنگ به دريا رفتم،
مرا ببخش که جواب سلامت را نمی دهم
369738 بازدید
150 بازدید امروز
266 بازدید دیروز
1357 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian